نگارستان

نگارستان

هنر دینی

جمعه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۲، ۰۶:۰۵ ب.ظ

مقاله اول

خلاصه مقاله «جایگاه صورت در هنر دینی»

-        نویسنده: سعید بینای مطلق

-        تلخیص: محمدساجد هاشمی

 

 

از نظر بورکهارت، هنر اساساً «صورت» است. این امر به طور خاص در مورد هنر دینی مصداق دارد، چراکه در هنر دینی نه تنها معنا و موضوع هنر بلکه صورت آن نیز شکلی دینی به خود می گیرد. در این مقاله به دو مسأله پرداخته شده است: «جایگاه صورت در هنر دینی» و «بحران صورت در هنر دینی معاصر ایران».

هنر و دین (جایگاه صورت در هنر دینی)

اگرچه ابتدا به نظر می آید که صورت یا ظاهر در مقابل معنا و باطن قرار دارد و اولی اعتباری و غیر اصیل و دومی حقیقی و اصیل است، اما باید گفت که در اندیشه مابعدالطبیعی و هنر دینی نه صورت، صوری است و نه ظاهر، ظاهری. بلکه به همان اندازه که معنا اهمیت دارد، قالب و صورتی که معنا در آن قرار می­گیرد نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است.

برای فهم جایگاه صورت در هنر دینی ابتدا باید به بررسی نسبت میان هنر و دین پرداخت. هنر و دین پیوندی ضروری و ناگسستنی دارند. چه اینکه هنر به دو معنا ابزاری است برای دین: 1) برای نمودن و جلوه گر ساختن حقایق الهی و 2) برای یاری رساندن به انسان در جهت بازیافتن و تحقق بخشیدن به این حقایق. به عبارت دیگر کار هنرمند تجسم بخشیدن به آیات الهی است در قالب اثر هنری. از طرف دیگر گوهر معنایی هنر که همان تجسم بخشیدن به زیبایی­ها است، با حقیقت آیات الهی که چیزی جز زیبایی نیست، پیوندی عمیق دارد. بنابراین لازمه تجسم زیبایی که وظیفه ذاتی هنر است، صورت زیبا و متناسبی است که آن معانی زیبا را در برگیرد و متجلی سازد. از همین جاست که اهمیت صورت در هنر دینی مشخص می­شود. چه اینکه بی اعتنایی به آن موجب انحطاط معنا و انحطاط هنر خواهد شد. پس صرف دینی بودن موضوع و معنای هنر کافی نیست و قالب و صورت هنر نیز باید دینی باشد.

حال نوبت به این می­رسد که از خاستگاه و منشأ صور دینی سخن بگوییم. آیا صورت و قالب اثر در هنر دینی از سلیقه شخصی هنرمند نشأت می­گیرد، یا اینکه ماهیتی غیر از این دارد؟ در پاسخ باید گفت که خاستگاه صور همان «حقیقت الهی» است. به عبارت دیگر خداوند همان طور که «واهب معنا» است، «واهب صور» نیز هست. بنابراین، صورت هنر دینی، همانند معنا و موضوع آن از رهگذر «سنت» و «وحی» به آدمیان منتقل می­گردد. اینچنین است که یک هنرمند برای دریافت صور دینی هنر از سرچشمه الهی آن باید خود «حکیم» باشد و در فضای حکمت غوطه­ور گردد. بنابراین هنرمند غیر مهذّب و غیر حکیم، توانایی خلق یک اثر هنری دینی را ندارد. البته می­توان پا را از این فراتر گذاشت و گفت که اساس هنرمندی به چنین حکمت و الهامی الهی استوار است و هنرمندی صرف آموختن فن و تکنیک نیست. این همان چیزی است که افلاطون درباره شاعر راستین گفته است، که «اگر کسی گام در راه شاعری نهد بی آنکه از این دیوانگی (دیوانگی الهی) بهره­ای یافته باشد و بپندارد که به یاری وزن و قافیه می­تواند شاعر شود، شاعری «ناکام و نامحرم» خواهد بود».

بحث بعدی درباره گوناگونی صور دینی در ادیان مختلف متناسب با «صورت وحیانی» آن ادیان می­باشد. به عنوان مثال در جوامع اسلامی، خوشنویسی را می­توان از جمله اصیل ترین هنرهای اسلامی دانست، چه اینکه محور و بنیاد اسلام بر «کلام» است و قرآن یگانه معجزه نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله- از جنس کلام و بیان است. این درحالی است که در جوامع مسیحی، پیکرتراشی و شمایل نگاری بر سایر اشکال هنر غلبه دارد. زیرا دین(تحریف شده) مسیحی بر اصل «انسان شدن خدا» استوار است.

بحران صورت (هنر دینی در ایران معاصر )

به نظر نگارنده، اگر رابطه صورت و معنی را در هنر دینی بپذیریم و نیز این نکته را که صورت هنر در جوامع سنتی ملهم از سنت و وحی بوده است را قبول کنیم، نمی­توانیم از هنر دینی، به معنای واقعی آن در ایران معاصر سخن بگوییم. به عبارت دیگر گرچه موضوع بسیاری از آثار هنری در انواع گوناگون آن (نقاشی، معماری، موسیقی، فیلم و...) دینی است، اما صورت و قالب آنها دینی و الهام گرفته از وحی و سنت نیست. نگارنده به طور مثال از ساخت مساجد و مصلی در جوامع کنونی نام می­برد که به تکلف و پیچیدگی گرویده و تکنیک و چیره دستی بر دغدغه صورت و معنی غلبه یافته و در نتیجه صورت از بافت اصیل آن جدا گشته و رابطه­ای ناموزون با معنا یافته است.

 

نتیجه

نگارنده با نگاهی ساختارگرایانه، معتقد است که پرورش هنرمند سنتی (هنرمندی که توانایی الهام صور از منابع الهی آن را دارا باشد) در جامعه کنونی میسر نیست. چراکه این امر به مبانی و ابزاری نیاز دارد که اکنون فراهم نیست و لازمه چنین امری بودن در جامعه سنتی است. لکن اهتمام به دو مورد زیر را پیشنهاد می­کند:

1) حفظ و نگهداری فنون و تکنیک­های تولید اثر هنری دینی

2) آشنا کردن دانشجویان رشته­های مختلف هنر با مبانی حکمی هنر. صفحه اصلی


۹۲/۱۱/۱۸ موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد ساجد هاشمی

هنر دینی

هنر

دین

بورکهارت

فرم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی