نگارستان

نگارستان

اعتدال و میانه روی در نهج البلاغه

جمعه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۲، ۰۷:۰۲ ب.ظ


اعتدال و میانه­روی در نهج­البلاغه

تحقیقی از «محمدساجد هاشمی» برای درس متون روایی

مقدمه

«عدالت علوی از اعتدال علوی نشأت می­گیرد»

حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی، ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران

با اندک نظر و تأملی در سیره عملی امیرالمؤمنین علی علیه السلام- به واقع می­توان گفت، که ایشان تجلی و تجسم عینی اعتدال و عدالت راستین بوده و راه و رسم و روش و منش آن حضرت در طول حیات پر برکتشان، گویای راستین این مدعاست. به گونه­ای که عدالت­خواهی و اعتدال­طلبی در جای­جای کلمات و فرمایشات گهربار آن حضرت موج می­زند و چون ستاره­ای پرفروغ اهل طریقت را هدایت و رهبری می­کند.

نهج­البلاغه، شاهکاری است از سیدرضی رحمه الله- که گلستانی از خطبه­ها، نامه­ها و حکمت­های امیرالمؤمنین را گردآورده است. این تحقیق، درصدد بررسی مفهوم «اعتدال» با رویکردی معناشناسانه در این کتاب شریف است. بر این اساس گزیده­هایی از خطبه­ها، نامه­ها و کلمات قصار حضرت که به این مفهوم اشاره داشته است، در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است.

کلیدواژه اعتدال و میانه­روی در زبان عربی، کلمه قصد و اقتصاد می­باشد. البته در عربی امروز بیشتر از همان واژه اعتدال بهره گرفته می­شود، لکن هنگام مراجعه به متون روایی و بخصوص نهج­البلاغه، می­بینیم که معمولاً از واژه قصد و مشتقات آن، بخصوص اقتصاد، در این معنا استفاده شده است. از آنجائیکه این تحقیق رویکرد معناشناسانه را در پیش گرفته است، فقط به جستجوی واژگانی بسنده نشده، و آن بخش­هایی از خطبه­ها، نامه­ها و یا حکمت­های نهج­البلاغه، که به لحاظ معنایی به مفهوم اعتدال اشاره داشته است، نیز مورد جستجو و بررسی قرار گرفته است. به عنوان مثال، آنجایی که امیرالمؤمنین به نکوهش افراط و تفریط درباره موضوعی پرداخته­اند، نشان­دهنده تأکید ایشان بر اعتدال و میانه­روی است، هرچند صراحتاً واژه­ای که مربوط به آن است، در کلام حضرت نیامده باشد. لازم به ذکر است که در این جستجو، به طور عمده از فهرست کتاب نهج­البلاغه مرحوم دشتی استفاده شده است.

با بررسی اجمالی خطبه­ها، نامه­ها و حکمت­های نهج­البلاغه، می­توان سفارش حضرت به اعتدال را به دو بخش کلی تقسیم کرد؛ اعتدال در امور دنیوی، اعتدال در امور اخروی. اعتدال در  امور دنیوی، خود به پنج مورد تقسیم می­شود: اعتدال اقتصادی، اعتدال در دوستی و دشمنی، اعتدال در ستایش و ثناگویی، اعتدال در پرداختن به خانواده و اعتدال در پرداختن به امور دیگران (ولو در مقام حاکم). همچنین، اعتدال در امور اخروی بیشتر به میانه­روی در زهدورزی مربوط می­گردد.

به نظر بنده این موضوع، می­تواند دستمایه تحقیقی جدی بعنوان یک پایان­نامه قرار گیرد. در اینجا بنده تنها به نوعی تقسیم بندی بسنده کرده­ام. بنابراین پیشاپیش راجع به این موضوع عذرخواهی می­کنم.

1. اعتدال و میانه­روی در امور دنیوی

1-1) اعتدال اقتصادی

مورد اول: حکمت ۳۳  (اعتدال در بخشش و حسابرسى)

وَ قَالَ ع کُنْ سَمْحاً وَ لاَ تَکُنْ مُبَذِّراً وَ کُنْ مُقَدِّراً وَ لاَ تَکُنْ مُقَتِّراً

و درود خدا بر او، فرمود: بخشنده باش امّا زیاده روى نکن، در زندگى حسابگر باش امّا سخت گیر مباش

شرح ابن میثم:

(بخشنده باش، اما اسرافکارى نکن و میانه رو باش، ولى سختگیر مباش). این سخن امام (ع) فرمانى است به کسب فضیلت بخشش و بزرگوارى و خوددارى از انحراف به سمت افراط و تفریط، طرف افراط، همان اسرافکارى و طرف تفریط سختگیرى و تنگ نظرى است.

مورد دوم: حکمت 192 ( پرهیز از زراندوزى)

 

وَ قَالَ علیه السلام: یَا ابْنَ آدَمَ مَا کَسَبْتَ فَوْقَ قُوتِکَ فَأَنْتَ فِیهِ خَازِنٌ لِغَیْرِکَ .

و درود خدا بر او ، فرمود : اى فرزند آدم ، آنچه را که بیش از نیاز خود فراهم کنى ، براى دیگران اندوخته اى .

 

مورد سوم: نامه 21

و من کتاب له ع إلى زیاد أیضا

فَدَعِ الْإِسْرَافَ مُقْتَصِداً،وَاُذْکُرْ فِی اَلْیَوْمِ غَداً،وَأَمْسِکْ مِنَ اَلْمَالِ بِقَدْرِ ضَرُورَتِکَ،وَ قَدِّمِ اَلْفَضْلَ لِیَوْمِ حَاجَتِکَ، أَتَرْجُو أَنْ یُعْطِیَکَ اَللَّهُ أَجْرَ اَلْمُتَوَاضِعِینَ،وَ أَنْتَ عِنْدَهُ مِنَ اَلْمُتَکَبِّرِینَ،وَتَطْمَعُ وَ أَنْتَ مُتَمَرِّغٌ فِی اَلنَّعِیمِ تَمْنَعُهُ الضَّعِیفَ،وَالْأَرْمَلَةَ أَنْ یُوجِبَ لَکَ ثَوَابَ الْمُتَصَدِّقِینَ،وَ إِنَّمَا اَلْمَرْءُ مَجْزِیٌّ بِمَا أَسْلَفَ وَ قَادِمٌ عَلَى مَا قَدَّمَ. وَ اَلسَّلاَمُ

ترچمه:

نامه‏اى از آن حضرت ( ع ) نیز به زیاد .

از زیاده‏ روى بپرهیز و میانه ‏روى پیشه کن . امروز به فکر فردایت باش . از مال به قدر نیازت نگهدار و آنچه افزون آید ، پیشاپیش براى روزى که بدان نیازمند گردى ، روانه دار . آیا امید آن دارى که خداوندت پاداش متواضعان دهد ، در حالى که ، در نزد او از متکبران هستى . آیا در حالى که ، خود در ناز و نعمت فرو رفته ‏اى و آن را از ناتوانان و بیوه زنان دریغ مى‏ دارى ، طمع در آن بسته‏اى که ثواب صدقه ‏دهندگانت دهند ؟ آدمى به آنچه پیشاپیش فرستاده ، پاداش بیند و بر سر آن رود که از پیش روانه داشته . والسلام

 

1-2) اعتدال در دوستی و دشمنی

 

مورد اول: حکمت 296

وَ قَالَ [علیه السلام] لِرَجُلٍ رَآهُ یَسْعَى عَلَى عَدُوٍّ لَهُ بِمَا فِیهِ إِضْرَارٌ بِنَفْسِهِ إِنَّمَا أَنْتَ کَالطَّاعِنِ نَفْسَهُ لِیَقْتُلَ رِدْفَهُ .

 (شخصى را دید که چنان بر ضد دشمنش مى کوشید که به خود زیان مى رسانید ، فرمود:) تو مانند کسى هستى که نیزه در بدن خود فرو برد تا دیگرى را که در کنار اوست بکشد!

 

مورد دوم: حکمت ۲۹۸ (اعتدال در دشمنى‏ها)

وَ قَالَ ع مَنْ بَالَغَ فِی اَلْخُصُومَةِ أَثِمَ وَ مَنْ قَصَّرَ فِیهَا ظُلِمَ وَ لاَ یَسْتَطِیعُ أَنْ یَتَّقِیَ اَللَّهَ مَنْ خَاصَمَ

و درود خدا بر او، فرمود: کسى که در دشمنى زیاده روى کند گناهکار، و آن کس که در دشمنى کوتاهى‏ کند ستمکار است، و هر کس که بى‏دلیل دشمنى کند نمى‏تواند با تقوا باشد.

 

مورد سوم: حکمت ۲۶۸ (اعتدال در دوستى‏ها و دشمنى‏ها)

وَ قَالَ ع أَحْبِبْ حَبِیبَکَ هَوْناً مَا عَسَى أَنْ یَکُونَ بَغِیضَکَ یَوْماً مَا وَ أَبْغِضْ بَغِیضَکَ هَوْناً مَا عَسَى أَنْ یَکُونَ حَبِیبَکَ یَوْماً مَا

و درود خدا بر او، فرمود: در دوستى با دوست مدارا کن، شاید روزى دشمن تو گردد، و در دشمنى با دشمن نیز مدارا کن، زیرا شاید روزى دوست تو گردد.

مورد چهارم: خطبه 127

وسیهْلک فیّ صنْفان: محبٌّ مفْرطٌ یذْهب به الْحبّ إلى غیْر الْحقّ، ومبْغضٌ مفْرطٌ یذْهب به الْبغْض إلى غیْر الْحقّ، وخیْر النّاس فیّ حالاً الّنمط الاْوْسط فالْزموه،

بزودى دو گروه در باره من هلاک مى‏گردند:دوستدار افراط کننده که‏محبت افراطى من وى را به غیر حق بکشد،و دشمن افراطى که از سر دشمنى قدم درغیر راه حق بگذارد(جمعى مرا خدا بدانند و جمعى حتى مسلمان ندانند)بهترین مردم‏در باره من گروه میانه‏رو هستند از آنها جدا نشوید

 

 

1-3) اعتدال در پرداختن به امور خانواده

حکمت ۳۵۲

وَ قَالَ ع لِبَعْضِ أَصْحَابِهِ لاَ تَجْعَلَنَّ أَکْثَرَ شُغُلِکَ بِأَهْلِکَ وَ وَلَدِکَ فَإِنْ یَکُنْ أَهْلُکَ وَ وَلَدُکَ أَوْلِیَاءَ اَللَّهِ فَإِنَّ اَللَّهَ لاَ یُضِیعُ أَوْلِیَاءَهُ وَ إِنْ یَکُونُوا أَعْدَاءَ اَللَّهِ فَمَا هَمُّکَ وَ شُغُلُکَ بِأَعْدَاءِ اَللَّهِ

و درود خدا بر او، فرمود: (به برخى از یاران خود فرمود) بیشترین اوقات زندگى را به زن و فرزندت اختصاص مده، زیرا اگر زن و فرزندت از دوستان خدا باشند خدا آنها را تباه نخواهد کرد، و اگر دشمنان خدایند، چرا غم دشمنان خدا را مى‏خورى

1-4) اعتدال در ستایش و ثناگویی

مورد اول: حکمت ۳۴۷

وَ قَالَ ع اَلثَّنَاءُ بِأَکْثَرَ مِنَ اَلاِسْتِحْقَاقِ مَلَقٌ وَ اَلتَّقْصِیرُ عَنِ اَلاِسْتِحْقَاقِ عِیٌّ أَوْ حَسَدٌ

و درود خدا بر او، فرمود: ستودن بیش از آنچه که سزاوار است نوعى چاپلوسى، و کمتر از آن، درماندگى یا حسادت است.

 

مورد دوم: خطبه 127 نهج البلاغه

وسیهْلک فیّ صنْفان: محبٌّ مفْرطٌ یذْهب به الْحبّ إلى غیْر الْحقّ، ومبْغضٌ مفْرطٌ یذْهب به الْبغْض إلى غیْر الْحقّ، وخیْر النّاس فیّ حالاً الّنمط الاْوْسط فالْزموه،

بزودى دو گروه در باره من هلاک مى‏گردند:دوستدار افراط کننده که‏محبت افراطى من وى را به غیر حق بکشد،و دشمن افراطى که از سر دشمنى قدم درغیر راه حق بگذارد(جمعى مرا خدا بدانند و جمعى حتى مسلمان ندانند)بهترین مردم‏در باره من گروه میانه‏رو هستند از آنها جدا نشوید.

1-5) اعتدال در رسیدگی به امور مردم (در مقام حاکم)

نامه ۵۹

(نامه به أسود بن قطبه فرمانده لشکر حلوان در جنوب شهر سر پل ذهاب امروزى)

وَ مِنَ اَلْحَقِّ عَلَیْکَ حِفْظُ نَفْسِکَ وَ اَلاِحْتِسَابُ عَلَى اَلرَّعِیَّةِ بِجُهْدِکَ فَإِنَّ اَلَّذِی یَصِلُ إِلَیْکَ مِنْ ذَلِکَ أَفْضَلُ مِنَ اَلَّذِی یَصِلُ بِکَ وَ اَلسَّلاَمُ

 

و از جمله حقّى که بر توست آن که نفس خویش را نگهبان باشى، و به اندازه توان در امور رعیّت تلاش کنى، زیرا آنچه در این راه نصیب تو مى‏شود، برتر از آن است که از نیروى بدنى خود از دست مى‏دهى. با درود.

اعتدال و میانه­روی در امور اخروی (اعتدال در زهدورزی)

مورد اول: نامه 27

اعتدال زاهدان- اعتدال بین دنیا و آخرت

 وَاعْلَمُوا عِبَادَ اَللَّهِ أَنَّ اَلْمُتَّقِینَ ذَهَبُوا بِعَاجِلِ اَلدُّنْیَا وَ آجِلِ اَلْآخِرَةِ فَشَارَکُوا أَهْلَ اَلدُّنْیَا فِی دُنْیَاهُمْ وَ لَمْ یُشَارِکُوا أَهْلَ اَلدُّنْیَا فِی آخِرَتِهِمْ سَکَنُوا اَلدُّنْیَا بِأَفْضَلِ مَا سُکِنَتْ وَ أَکَلُوهَا بِأَفْضَلِ مَا أُکِلَتْ فَحَظُوا مِنَ اَلدُّنْیَا بِمَا حَظِیَ بِهِ الْمُتْرَفُونَ وَ أَخَذُوا مِنْهَا مَا أَخَذَهُ الْجَبَابِرَةُ الْمُتَکَبِّرُونَ ثُمَّ اِنْقَلَبُوا عَنْهَا بِالزَّادِ اَلْمُبَلِّغِ وَ اَلْمَتْجَرِ الرَّابِحِ أَصَابُوا لَذَّةَ زُهْدِ اَلدُّنْیَا فِی دُنْیَاهُمْ وَ تَیَقَّنُوا أَنَّهُمْ جِیرَانُ اَللَّهِ غَداً فِی آخِرَتِهِمْ لاَ تُرَدُّ لَهُمْ دَعْوَةٌ وَ لاَ یَنْقُصُ لَهُمْ نَصِیبٌ مِنْ لَذَّةٍ

و بدانید ، اى بندگان خدا ، که پرهیزگاران ، هم در این دنیاى زودگذر سود برند و هم در جهان آینده آخرت . آنها با مردم دنیا در کارهاى دنیوى شریک شدند و مردم دنیا با ایشان در کارهاى اخروى شریک نشدند . در دنیا زیستند ، نیکوترین زیستنها و از نعمت دنیا خوردند ، بهترین خوردنیها و از دنیا بهره‏مند شدند آنسان ، که اهل ناز و نعمت بهره‏مند شدند و از آن کامیاب گردیدند ، چونان که جباران خودکامه کام گرفتند . سپس ، رخت به جهان دیگر کشیدند با ره توشه‏اى که آنان را به مقصد رسانید و با سودایى که سود فراوانشان داد . لذت زهد را در دنیا چشیدند و یقین کردند که در آخرت در جوار خداوندند . اگر دست به دعا بردارند ، دستشان را واپس نگرداند و بهره‏شان از خوشى و آسایش نقصان نگیرد .

 

مورد دوم: خطبه 193 (خطبه همام- سیمای پرهیزکاران)

وَ مَلْبَسُهُمُ الاِْقْتِصادُ،

پوشش آنها میانه روی است

 

مورد سوم: حکمت ۴۳۹ (تعریف زهد و پارسایى)

وَ قَالَ ع اَلزُّهْدُ کُلُّهُ بَیْنَ کَلِمَتَیْنِ مِنَ اَلْقُرْآنِ قَالَ اَللَّهُ سُبْحَانَهُ لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى‏ ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ وَ مَنْ لَمْ یَأْسَ عَلَى اَلْمَاضِی وَ لَمْ یَفْرَحْ بِالْآتِی فَقَدْ أَخَذَ اَلزُّهْدَ بِطَرَفَیْهِ

 و درود خدا بر او، فرمود: زهد بین دو کلمه از قرآن است، که خداى سبحان فرمود: «تا بر آنچه از دست شما رفته حسرت نخورید، و به آنچه به شما رسیده شادمان مباشید» کسى که بر گذشته افسوس نخورد، و به آینده شادمان نباشد، همه جوانب زهد را رعایت کرده است.

صفحه اصلی

۹۲/۱۱/۱۸ موافقین ۰ مخالفین ۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی